انتقال مهاجرین وزیرستانی به شمال و مرکز، شمشیر دو سر برای امنیت افغانستان و منطقه

نویسنده: علی تای میرکشه

تاریخ نشر: جولای 4, 2023 میلادی

علی تای مرکشه نويسنده و وقايع نويس سیاسی ـ اجتماعی می باشد. وی در نهادهای ملی و بين المللی طی دو دهه گذشته فعاليت نموده و تجارب در زمينه تحقيقات اجتماعی دارد.

مقالاتی در همین زمینه

ابراز امتنان

شبکه تحلیلگران بلاق از کمک مالی عزیزانی که این شبکه را در رونمایی نسخه...

علی تای‌میرکشه

جنگ و ناامنی پدیده آشنا برای مردم افغانستان و اخیرا بخش از خاک پاکستان می باشد. این پدیده ناپسند که در واقع چتر بزرگ و زمینه ساز برای سایر عوامل در زمینه کوچ کشی های اجباری و انتقال افراد بطور سازمان یافته از مکانی به مکان دیگر تلقی می شود.

در این میان شهروندان افغانستان طی بیش از چند دهه متمادی بطور کتله‌ی مجبور به ترک افغانستان شده اند که بیشترین آنها در کشورهای همسایه (جمهوری اسلامی پاکستان و جمهوری اسلامی ایران) مسکن گزیده اند.

با توجه به بررسی های جامعه شناسی، آسیب های اجتماعی در جابجایی کتله‌ی و  انفرادی افراد در جوامع دیگر، خود زمینه ساز بعضی آسیب های اجتماعی  جدی در جوامع میزبان نیز می باشد؛ هم از بعد آسیب رسان و هم از بعد آسیب پذیری.

در این میان تعدادی از جابجایی افراد به ویژه کسانی که خود شامل گروه های جهادگرا اند یا وابستگی خانوادگی با افراد این گروه ها دارند، قطعا برای جوامع میزبان آسیب رسان بوده و میتواند پیامد های جدی امنیتی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی و اقتصادی داشته باشند.

متاسفانه ترویج جهادگرایی از تربیت و آموزش جهادگرایان سنی تا صدور انقلاب اسلامی شیعی، در میان جوامع اسلامی به ویژه در منطقه ما، همواره پیامدهای مستقیم خطرناک، ضمامیم جدی آسیب رسان به کلیت بافت اجتماعی داشته و این روند همچنان ادامه دارد.

هم پیمانی گروه های جهادگرا منطقه که اکثرا رفتار و آموزه های با تفکر تروریزم مذهبی با خود دارند، با گروه طالبان طی سالهای متمادی به یک تهدید جدی منطقه ای و بین المللی تبدیل شده است. جنگجویان مسلمان از سراسر دنیا در قالب گروه های شدیدا رادیکال اسلامی مانند القاعده، طالبان افغانستان، تحریک طالبان پاکستان، نهضت اسلامی ترکستان شرقی، انصارالله و … طی سالهای گذشته در جغرافیای افغانستان و بخش از جغرافیای پاکستان فعال بوده و تهدید جدی برای دولت های حاکم در سطح منطقه و بین الملل محسوب می شوند. در این میان با سقوط جمهوری اسلامی افغانستان و قدرت گیری دوباره طالبان، زمینه های حضور، فعالیت، سربازگیری این گروه ها در افغانستان شدیدا فراهم گردیده که کشورهای منطقه از جمله پاکستان نیز در این باره بارها بطور رسمی و علنی ابراز نگرانی نموده اند.

پاکستان نگرانی جدی از افزایش فعالیت گروه تروریستی تحریک طالبان پاکستان بعد از قدرت گیری مجدد طالبان در افغانستان دارد وبارها اعلام کرده است که عقبه های لوژستیکی و جلب و جذب این گروه در داخل خاک افغانستان می باشد. این تصور بطور قطع واقعی و جدی است که تفکر طالبان پاکستان همانند داعیه و تفکر طالبان افغانستان، میان تعداد زیاد از باشندگان ساکن ولایات جنوب و شرق افغانستان طرفدار داشته و روایت تعدادی از کسانی که در پی برپایی حکومت جدید پشتونستان یا الحاق مجدد ساحه مورد منازعه[1] خیبرپشتونخواه به افغانستان می باشند اینست که تحریک طالبان پاکستان و هر حرکت که با محوریت قومی پشتونها باشد آنها را برای رسیدن به این هدف شان کمک خواهد نمود. به همین دلیل حتی حاضر به حمایت از گروه های تروریستی برعلیه دولت پاکستان در مناطق خود بوده و زمینه های آزادانه تبلیغ، جلب و جذب و سکونت آنها را فراهم و حتی در مواردی زیاد دیده شده که حمایت های لوژستیکی نیز نموده اند.

در پی نگرانی های امنیتی پاکستان، مذاکرات طولانی برای از بین بردن عقبه های حمایتی تحریک طالبان پاکستان با اداره طالبان از جانب دولت پاکستان صورت گرفت. با توجه به رفاقت و هم پیمانی توام با همخونی و فرهنگی اعضا هر دو گروه، اداره طالبان حاضر به سرکوب این گروه نشد، تا اینکه هفته گذشته ابتدا رنا ثناالله وزیرداخله-فدرال پاکستان اعلام نمود که با اداره طالبان به توافق رسیده تا این تهدید از نقاط مرزی به ساحات دیگر انتقال داده شود. بعد از وی ذبیح الله مجاهد سخنگو اداره طالبان نیز با تایید این خبر با رسانه ها گفته که مهاجرین مورد نظر به ولایات مرکزی، شمال و جنوب انتقال داده می شود.

مهاجران مورد نظر چی کسانی اند؟

حضور جهادگران اسلامی در خاک پاکستان، در بسیاری موارد خلاف توقع این کشور برای امنیت ملی و تمامیت ارضی شان تهدیدات جدی را خلق نموده که در بعضی موارد موضوع قدرت گیری این گروه ها و دسترسی شان به سلاح و تجهیزات هسته‌ی پاکستان از جانب نهادها بین المللی نیز مطرح شده است. دولت پاکستان بعد از سال ۲۰۰۷ برای سرکوب این گروه ها به ویژه تحریک طالبان پاکستان چندین مورد عملیات نظامی تمام عیار را راه اندازی کرده و تا حد قابل توجه موفق نیز بوده است که میتوان از عملیات های تحت عناوین جنگ دوم سوات، عملیات زلزله، عملیات راه شهادت، عملیات صراط مستقیم، عملیات راه نجات، عملیات کوه سفید، عملیات خیبر، عملیات جان‌باز، عملیات ساعقه سیا و عملیات ضرب غضب در سال ۲۰۱۴ برعلیه مواضع و ساحات فعالیت گروه های تروریستی تحت چتر تحریک طالبان پاکستان در خاک آن کشور انجام شده یادکرد.

در پی این عملیات ها تعداد زیاد از باشندگان مناطق قبایلی که عضویت و وابستگی خانوادگی و گروهی با گروه های تروریستی داشتند بدون هیچ ممانعت مرزی افغانستان را عبور و در نقاط مرزی ولایات کنر، خوست و پکتیا ساکن شدند. دولت افغانستان نیز بطور غیر رسمی این افراد را در قالب بیجاشدگان جنگ مورد استقبال قرار داده و برای شان سرپناه مهیا نمود. تعدادی از نهادهای بین المللی را تشویق نمود تا با آنها همکاری نماید. این سیاست جمهوریت قبل از آنکه سیاست مبتنی بر منافع کلیت مردم افغانستان باشد، نگاه استخباراتی توام با عاطفه قومی و در نهایت تلاش برای استفاده از آنها برای مقابله با پاکستان یا ناامن سازی جغرافیا آنکشور در مقابل تلاش پاکستان برای حمایت از طالبان افغانستان تلقی می شد. البته شایعاتی جدی نیز مطرح بود که استخبارات هندوستان نیز در این پروژه دولت افغانستان به ویژه ریاست امنیت ملی را حمایت تخنیکی و مالی می نمود، اما این موضوع تا اخیر در حد یک شایعه باقی ماند.  باوجود آنکه در ماده چهل و یکم قانون اساسی افغانستان اتباع خارجی را از داشتن مکلیت عقار ممنوع قرار داده بود[2] ولی دولت برای این مهاجرین زمین توزیع نموده و سرپنا ساخت. این توزیع زمین نه تنها اینکه هیچگاه مانع قانونی پیدا نکرد،  بلکه تحت شعار اسلامیت و افغانیت در کنار لر و بر یو افغان برای انها حق میداد تا از سرزمین خدادادی افغانستان حتی خلاف قانون استفاده کنند.

این افراد اکنون نه تنها صاحب سرپناه اند، زمین برای زراعت و سلاح  و منبر برای ترویج وحشت در اختیار دارند، مدارس مذهبی بعنوان ماشین همیشه روشن برای تقویت افکار تروریستی در میان این مهاجرین فعال است. آنها اکنون در دو طرف مرز مکلیت و رفت و آمد دارند.

چرا نگران انتقال آنها به ساحات دیگر باشیم؟

بدون شک حمایت از بیجا شدگان یک وجیبه اخلاقی و انسانی هر بشر در سطح کره زمین است، خصوصا مردم افغانستان خود بارها تجربه مهاجرت و بیجا شدن از خانه های خود را داشته و وضعیت مهاجرین را به خوبی و به تمام معنی درک میکند. حرف از حمایت یا عدم حمایت از مهاجرین نیست. اگر این افراد تنها بعنوان مهاجر در تلاش برای یافتن زندگی امن می بودند، همانگونه که میزبان هزاران مهاجر آسیب دیده از جنگ های داخلی تاجیکستان بودند، این افراد را نیز به خوبی استقبال و میزبانی می نمودند. از جانب دیگر اگر تنها موضوع مهاجرت باشد، جامعه افغانستان مدیون جامعه پاکستان بابت میزبانی میلیون مهاجر افغانستانی طی سالهای متمادی می باشد، که اخلاقا نیز ملزم به رعایت موازن همسایه داری و مهمانداری که فرهنگ دیرینه مردمان این سرزمین است می باشد.

باانکه ذبیح الله مجاهد بعنوان سخنگوی اداره طالبان در مصاحبه های خود تاکید می کند که این موضوع جای نگرانی ندارد. اما متاسفانه این افراد در یک پروژه کلان سیاسی که حتی میتوان مصادق از نسل زدایی را در آن یافت برای تحکیم حاکمیت قومی و در امتداد تحقق نظامنامه ناقلین به قطغن که توسط امان الله خان اجرا شده بود و تداوم تفکر افغانیت و اسلامیت که در کتاب سقاوی دوم که توسط یک نویسنده قومگرا پشتون نوشته شده است می باشد.

این افراد برای در امان ماندن بطور موقتی جابجا نخواهند شد، بلکه به هدف سیاسی-قومی و دایمی در مناطق مورد نظر جابجا می شوند. این افراد در واقع زنجیره های از کمربند پشتونی طرح شده در اسناد که در فوق تذکر یافت،  در شمال کشور می باشند. شبیه این طرح  کمربند عرب، طرح حزب بعث برای جداسازی قومی کورد ها در شمال سوریه و تغییر بافت های قومی بنفع اعراب عملی شده است.

انتقال این افراد با تفکر شدیدا رادیکال مذهبی، و ظرفیت های باالقوه ایجاد تهدید، میتواند در زمینه پخش و تکثیر این نوع افکار و رفتار نقش موثرتر بازی کند.  این افراد که دسترسی همه جانبه به سلاح و رفتارهای تروریستی دارند، برای بقا خود مسلما اقدام به راه اندازی اعمال خشونت بار خواهند نمود. تغییر بافت اجتماعی انهم با حمایت و تفکر سیاسی با محوریت قومی قطعا برای باشندگان ولایات شمال و مرکز قابل قبول نبوده منجر به افزایش نزاع قومی که در نتیجه جنگ های مسلحانه قومی را در پی دارد خواهد شد.

جابجایی افراد از گروه های جهادگرا در نزدیکی مرز کشورهای آسیای میانه به همان اندازه که تصور می شود دفع خطر برای پاکستان باشد، چند برابر امکان ایجاد خطر برای کشورهای همسایه شمال افغانستان خواهد بود.

آیا انتقال این خانواده ها ساده است؟

این جابجایی هدفمند دسته جمعی گروه های تروریستی پشتون آنطوریکه ساده بنظر می رسد، بدون مشکلات هم نیست. بعلاوه؛ نگرانی های احتمالی امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در مناطق دیگر ایجاد خواهد شد، به دلیل نقش شان  شان در زمینه تقویت شبکه های تروریستی در پاکستان، به آسانی حاضر به انتقال به جای دیگر نخواهند بود.

مهمترین دلیل که خود این گروه های تروریستی با عضویت افراد که از لحاظ قومی مربوط به قوم پشتون اند، با رسانه ها مطرح می سازند، اینست که توان ساختن سرپنا مجدد را در جای دیگر ندارند. فرض اگر این باشد که با حمایت اداره طالبان مسئله سرپناه این افراد حل  شود، دلایل دیگر نیز وجود دارد که دل کندن آنها از  محل سکونت فعلی شان دشوار بنظر می رسد:

  • قومی و فرهنگی

مهاجرین یاده شده پشتون های (لر)هستند که در جنگ و ستیز از پاکستان رانده شده و در محل جابجا شده فعلی شان حامی و میزبان از لحاظ قومی پشتون (بر) را در کنار خود دارند و درمحیط جدید وفق پیدا کرده اند نیاز به تحمل فرهنگ و زبان بیگانه را نمی بینند. اکنون انان بنحوی عضو جامعه میزبان شده و احساس بیگانگی نمی کنند. براساس یافته های قبلی با استفاده از نفوذ رهبران محلی و فساد در ادارات محلی تعداد از آنها قادر به دریافت شناسنامه/تذکره های افغانستان شده اند. حتی در انتخابات های افغانستان سهیم شدند و رای دادند. اگر بیاد داشته باشید در بعضی ولسوالی ها این ولایات رای استعمال شده بیشتر از افراد واجد شرایط ثبت شده بود، بخش از آن رای های اضافه در کنار تقلب سازمان یافته از سوی همین افراد بوده است.

بعلاوه، این افراد با توجه به موقعیت جغرافیایی شان دسترسی ساده و بدون دردسر به دو طرف مرز دارند واز منابع اقتصادی به ویژه اقتصاد زراعتی و اقتصاد سیاه از دو طرف استفاده می کنند. تعداد زیاد این افراد دست باز در تجارت غیرقانونی و قاچاق کالاهای تجارتی، دوا، دلار، چوب و موادمخدر دارند. آنها اکنون شریان های قوی از تجارت غیر قانونی را در دو طرف مرز ایجاد نموده و از این طریق روایت و اقدامات جهادگرایی شان را نیز حمایت مالی می نمایند.

  • ارتباط خانوادگی

سابقه قومی، فرهنگی و همچنان اقامت طولانی به آنها فرصت داده تا به افراد محلی رابطه های خانوادگی وخویشاوندی از طریق ازدواج ایجاد نمایند. این موضوع سبب می شود که دل‌کندن از آنجا برای شان ناخوشایند باشد.

  • عقبه مطمئن برای تحریک طالبان پاکستان

این افراد و سرپناه شان عقبه اطمینانی برای گروه تروریستی تحریک طالبان پاکستان در زمینه های لوژستیکی، جلب و جذب، تبلیغ، مالی، مداوا و استراحت می باشند. بدون شک از بین رفتن این عقبه چنان ساده نخواهد بود.

 پیامد این طرح برای پاکستان چیست؟

ظاهرا، حکومت پاکستان با توجه به علاقمندی سیاسی با محوریت قومی سازی اداره حاکم افغانستان را بعنوان بازی داخلی و اطاعت از آنچه خواست شان دانسته می شود، دل به موفقیت بی چون و چرا این پروژه بسته است. اما همانطوریکه در فوق تذکر یافت این پروژه و بازی قومی سازی آشکار آنچنان که ساده بنظر می رسد، ساده نخواهد بود. پیش بینی می شود که در واکنش به این اقدامات گروه تروریستی طالبان پاکستان حملات نظامی شانرا شدت بخشیده، و بخش های مهم از مهاجرین را دوباره به داخل خاک پاکستان انتقال خواهند داد. همین حالا نیز شنیده می شود که تعدادی از این افراد که قرار است از موقعیت کنونی شان به مکان دیگر منتقل شود در حال کوچ کشی در جای نامعلوم می باشند.

 اگر این پروژه تطبیق شود در کوتاه مدت برای از بین بردن بخش از عقبه های حمایتی گروه تروریستی تحریک طالبان پاکستان که برای فعلا مهمترین تهدید نظامی-امنیتی برای این کشور تلقی می شود، موثر واقع خواهد شد. اما برای طولانی مدت نمی تواند استراتیژی موثر برای از بین بردن تهدیدات جدی افراطیت مذهبی که از مدتی علایم جدی تروریزم مذهبی در آن نمایان شدهِ، باشد.

از بین بردن تهدید افراطیت مذهبی کنونی که دامن هر دو کشور را گرفته، نیازمند تغییر واقعی سیاست دو کشور به ویژه پاکستان می باشد. این گاو شیری مفید برای ثبات و آینده منطقه و جهان نخواهند بود.

نتیجه گیری

 این پروژه میتواند بخش از پازل  کمربند سازی پشتونی[3]، باشد که تئوری مکتوب آن ابتدا در قالب نظام‌نامه ناقلین به قطغن و بعدا در کتاب سقاوی دوم و ده ها مقاله و سخنرانی های ثبت شده تعدادی از افراد در جامعه پشتون ها با تفکر پشتونیزم[4] تداوم یافته و هر ازگاهی در قالب برنامه های دولتی، سکتور خصوصی، کوچی‌گری یا اجبار تحقق یافته است. بدون شک مورد علاقمندی و تشویق افراد با تفکر پشتونیزم می باشد. از اینکه اداره طالبان نیز بر پایه همین تفکر متولد و رشد نموده، همواره منتظر چنین فرصت ها بوده و این پروژه را با کمال میل و به سرعت تمام، به خاطر دل یار (تداوم حمایت پاکستان) و هم بخاطر لعل (تحقق رویا کمربند پشتون) تکمیل و تطبیق خواهد نمود.

اما پیامد های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی این پروژه نه تنها برای اقوام ساکن در افغانستان، بلکه برای کل کشورهای منطقه خطرناک باشد. جابجایی دسته جمعی گروه های  تروریستی در ساحات مرزی با کشورهای آسیای میانه از هر لحاظ، نزاع قومی را در داخل افغانستان افزایش میدهد.

_______________________

  1. البته از دیدگاه پاکستان و کشورهای جهان در این موضوع جای منازعه وجود نداشته و خط دیورند بعنوان مرز بین المللی میان افغانستان و پاکستان به رسمیت شناخته شده، اما متاسفانه تا بحال برای تعدادی از افراد که در پی حاکمیت مطلق قومی و ایجاد یک کشور خیالی بنام پشتونستان می باشند، بعنوان یک خوراک سیاسی با محوریت قومی مطرح می باشد. دولتهای افغانستان نیز تاکنون وضعیت کنونی مرزی بطور اعلام نشده به رسمیت شناخته و تمامی موازن بین المللی حاکم در نقاط ورودی مرز زمینی کشورها را مراعات نموده است.
  2. ماده چهل و یکم: اشخاص خارجی در افغانستان حق ملکیت اموال عقاری را ندارند. اجاره عقار به منظور سرمایه گذاری، مطابق به احکام قانون مجاز می باشد. فروش عقار به نمایندگی های سیاسی دول خارجی و به موسسات بین المللی که افغانستان عضو آن باشد، مطابق به احکام قانون ، مجار می باشد.
  3. کمربند پشتون، برداشت از تفکر پشتونیزم می باشد که در تلاش اند بمنظور تغییر بافت و ترکیب قومی و اجتماعی سایر مناطق به ویژه در شمال ومرکز افغانستان افراد مربوط به جامعه پشتون را جابجا نموده تا با مهندسی بافت اجتماعی پایه های حاکمیت مطلق قومی را در افغانستان تحکیم بخشند. بخش بزرگ از این کمربند توسط عبدالرحمن در مناطق هزاره نشین بطور اجبار، و توسط امان الله خان در ساحات قطغن زمین در قالب پروژه دولتی  بوده است. و بخش دیگر آن با تغییر نام محلات غیر پشتون طی سالهای متمادی تاکنون داوم داشته است
  4. هدف از یادنمودن پشتونیزم در این نوشته، تفکر می باشد که توسط تعدادی از افراد جامعه پشتون که ظاهرا تحصیل کرده بود و باورمند به برتری قومی و حاکمیت دایمی و مطلق پشتون ها در افغانستان می باشند که متاسفانه دست کم در ۲۰۰ سال اخیر، علت برجسته از تباهی، بی ثباتی و جنگ های پیهم در افغانستان تلقی میگردد. هدف از پشتونیزم، تفکر کلیت قوم پشتون نبوده بلکه تفکر غالب در میان تعداد قابل توجه از افراد این جامعه را بیان می کند.

منبع عکس: https://www.mpl.live/blog/online-chess-game-expectations-vs-reality


 

 

0 Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.