به نام خدا پس از روی کار آمدن دولت جمهوری اسلامی افغانستان، اکثر قوانین...
نویسنده: میرویس موسوی
تاریخ نشر: نوامبر 7, 2021 میلادی
مقالاتی در همین زمینه
مقدمه
در این چند سال اخیر اعتیاد به عنوان چالش کشنده به صورت خاموش و آهسته بیش از هر وقت دگر دامنگیر جوانان و نوجوانان شده و با تاسف که کودکان نیز از شر این مرگ خاموش در امان نمانده اند.
برای رشد سر سام آور و گسترش بی پیشنه اعتیاد به مواد مخدر دلایل و عوامل زیادی را میتوان بر شمرد اما برای مشارکت خود مردم در تشخیص دلایل و عوامل اعتیاد در یک پست فیسبوکی، در این رابطه سوالی برای نظر خواهی مطرح کردم و پاسخهای مختلف از دلایل و علل آن ارائه شد. عده ای عامل رو آوردنِ افراد به اعتیاد را فقر و بیکاری گفتند. عدهی دیگر دوستان ناباب، لذتِ مواد، شرایط محیطی و زندگی، ارزان و در دسترس بودنِ مواد مخدر را به عنوان گسترش این چالش کشنده، برشمردند. مردم دلایل گسترش اعتیاد به مواد مخدر را این چنین بیان کردند. اما قبل از همه چه نیاز داریم تا مروری اجمالی درباره اعتیاد و معتاد داشته باشیم.
اعیتاد به مواد مخدر چیست و معتاد کیست؟
در خصوص مواد مخدر و اعتیاد تعاریفِ زیادی ارائه شده که در این نوشته به یک مورد اکتفا میکنیم.
مواد مخدر یعنی تخدیر کننده و هر آنچه که باعث ایجاد تغییر غیرطبیعی در عملکرد دستگاه عصبی مرکزی شود. موادمخدر، مخدرات یا مخدر از کلمه (الخدر) گرفته شده که به معنای ضعف و سستی، نرمی، ناتوانی و خواب رفتنِ اعضای بدن است.
اما مواد مخدر؛ هر مواد خام یا ساخته شده که داراى عناصر تحریک کننده یا تسکین دهنده که در غیر موارد طبى یا صنعتى بکار برده شود و استعمال این مواد شخص را به مداومت، عملی شدن و معتاد شدن بکشاند و ضرر آن براى افراد اجتماع چه از نگاه جسمى یا روحى و یا اجتماعى ظاهر گردد مواد مخدر گفته مىشود. به صورتِ کلی مواد مخدر به هر نوع ترکیبِ شیمیایی یا طبیعی که باعثِ تغییر کارکردِ مغز شود، صدق می کند.
اعتیاد به معنای عادت کردن و خو گرفتن آمده است. به صورت کلی اعتیاد یعنی وابستگی به عوامل یا موادی که تکرارِ مصرفِ آن به مقدار مشخص در زمان معین از نظر معتاد ضروری مینماید و مصرف آن به حالِ شخص معتاد عوارض منفی و ضرر می رساند. به عبارتِ دیگر، خوشی آنی و زودگذر چه بسا توهم از نتایجِ اعتیاد میباشد. و معتاد کسی است که نیازمندی و وابستهگی روانی–جسمانی به مواد مخدر(طبیعی یا شیمیایی) دارد؛ و این نیاز به هیچ صورتی مرفوع نمیگردد مگر با مصرفِ مکرر مواد مشخص در فواصلِ زمانی مشخص.
به دلیلِ تعدد موادِ مخدر، آنرا از حیث آثار به ۴ گروه دستهبندی کردهاند. این 4 گروه عبارت اند از: کاهش دهنده(depressant)، محرک(stimulant)، توهم زا(hallucinogen) و استنشاقی(inhalant).
۱– کاهش دهنده (depressant)
مواد مخدری که واکنشهای مغز را آهسته میکند، مانند: هروئین، تریاک، مورفین.
اثرات این مواد درفرد: کم شدن سرعت تنفس و ضربان قلب، کم شدن فشار خون وخوابآور اند.
۲– محرک (stimulant)
موادمخدری که به سیستم عصبی بدن سرعت میبخشد. مانند: کوکائین- نیکوتین.
اثرات این مواد در فرد: بیشتر شدن سرعت تنفس و ضربان قلب، بیشتر شدن فشار خون و جلوگیری از خواب می باشد.
۳– توهّم زا (hallucinogen)
مواد روانگردانی است که باعث حالتهایی مثل هذیان میشود. این مواد مانند قرص های رونگردان ال.ا.س.د یا متامفتامین (شیشه) از جمله مواد روانگردانی اند.
اثرات این مواد در فرد: از دست دادن حافظه، لرزش، حالت استفراغ و عوض شدن اخلاق.
4– استنشاقی (inhalant)
مواد مخدری که از طریق استنشاق استفاده میشود. مانند: ماری جوانا.
اثرات این مواد در فرد: آهسته شدن فرآیند مغز، بیشتر شدن ضربان قلب و سردرد.
حالا که با اعتیاد، معتاد، مواد مخدر و دسته بندی آن از حیثِ آثار آشنا شدیم؛ لازم است کمی در مورد مخدراتِ معمول و خطراتِ آن هم بدانیم.
چَرس یا حشیش(Cannabis) یکی از معمول ترین موادی است که امروزه جوانان نوجوانان و حتی در مواردی دیده شده که کودکان بالای ۱۳ سال از آن استفاده میکنند.
سال گذشته این ماده از جمع مخدرات غیرقانونی حذف گردید که این باعث شده تا افرادِ بیشتری با این استدلال که “چرس زیاد ضرر ندارد” به آن رو بیاورند. دراین خصوص ناگفته نباید گذاشت که قانونی شدن فروشِ چرس در چند کشور به معنای این نیست که چرس دیگر مخدر نیست یا ضرر ندارد. چرس همان چرس است و همان اضرار را دارد و فقط رویکردِ چند کشور در مقابل استفاده آن تغییر کرده است؛ و این به معنای مفید بودن آن نیست برعکس چرس ضرر های جبرانناپذیری به سیستم عصبی و تنفسی وارد میکند که در دراز مدت حتی باعث جنون و مشکلاتِ تنفسی میگردد.
حشیش هم یکی از انواع مواد مخدر است که به صورت تکههای جامد، از رزین گیاه شاهدانه تهیه میشود، معمولاً به رنگهای قهوهای مایل به سیاه، قهوهای روشن و سبز تیره است.
خطرات کوتاه مدت مصرف آن احساس سردرگمی، اضطراب، هراس، بدگمانی، توانایی یادگیری به بار می آورد وهماهنگی حرکات بدن رامختل می سازد.
خطرات دراز مدت مصرف مواد مخدر اینهایند: پارانوئید، اسکیزوفرنی، جنون، روانپریشی، افسردگی و اضطراب. استعمال آن همراه با سگرت(که عمدتاً اینگونه رواج است) سبب آسیب جدی به شُش ها میگردد.
هیروئین (HEROIN)
هروئین از خشخاش بدست میآید، شکل تغییر یافتهی مورفین است و خطرات مصرف این ماده به شرح زیراست:
هیروین بسیار اعتیادآور است. استعمال بیش از حد، تنفس را متوقف کرده و سبب مرگ میشود. چون با موادی همچون گچ، آرد، تالک و غیره ترکیب میگردد استعمال تزریقی آن سبب ایجاد حساسیت در بدن و خارش شدید میشود. صدمه به قلب و عروق خونی، عفونت، هموروئید و سوء تغذیه، آسیب به جگر و گرده و غیره از جمله ضررهای آن است که البته احتمالِ مرگ آنی(پس از مصرف)نیز دارد.
مورفین (MORPHINE)
مورفین ماده مخدر است که از تریاک گرفته میشود و به دو صورت مایع و پودر مصرف میگردد، مصرف این مواد در بین جوانان زیاد است و مادهای خواب آور که اثرات تریاک را دارد.
کوکائین (COCAIN)
یکی دیگر از مواد مخدر که میتوان نام برد کوکائین است. کوکائین گرد سفید رنگی است که از برگهای خشک شده گیاه کوکا به دست میآید.
خطرات مصرف: استنشاق آن از راه بینی سبب آسیب به پرهی میانی بینی شده و در آن ایجاد حفره میکند. کوکائین آنقدر خطرناک است که با اولین مصرف میتواند سبب سکتهی قلبی شود. مشکلات تنفسی، آسیب به ریه، تشنج و مرگ ناگهانی از عواقب مصرف آن بشمار آمده و در دراز مدت نیز سبب پارانوئید، توهّم، خشونت و کاهش وزن گردیده به مغز و قلب نیز آسیب جدی میرساند.
ال اس دی (LSD)( LYSERGIC-ACID-DIETHYLAMIDE)
روان گردان صنعتی و توهم زاست که حدود ۷۴ سال پیش از سوی دکتر آلبرت هوفمان، شیمی دان سوئیسی کشف شد. ال اس دی را به دلیل وجود اسید در ترکیب شیمیاییاش «اسید» و مصرفکنندگانش برای سادگی تلفظ به آن «ال اس دی» میگویند. قویترین مواد روان گردان توهّم زا که نه تنها از طریق خوردن مصرف میشود، بلکه قابلیت جذب پوستی نیز دارد و علایم مصرف این مواد معمولا 30 تا 60 دقیقه طول میکشد. این ماده در بدن باعث گشادشدن مردمک چشمها، بالا رفتن دمای بدن و ضربان قلب و فشارخون، عرق کردن، لرز، رعشه، سرگیجه، گر گرفتگی، تاری دید، تهوع، بیخوابی، بیاشتهایی و به طور کلی تجربه چیزهایی که واقعیت ندارند، میشود. خطرات مصرف این ماده: افسردگی، جنون، تشنج، مرگ، خودکشی از عواقب مصرف آن به شمار میرود.
اکستاسی (ECSTASY)
معنای لغوی اکستاسی “نشاط و سرخوشی مفرط” است. این ماده نوع جدیدی از مواد روان گردان است که به دلیل ایجاد احساس نشاط فراوان امروز در میان محافل جوانان جذابیت خاصی پیدا کرده است. این مواد توهّم زا که در اشکال متنوع دارویی عرضه میشود بر مغز اثر گذاشته و تصاویر آن را مخلوط میکند. اکستاسی خالص پودری سفید شامل کریستالهای ریز است. از این پودر بوی کپک به مشام میرسد و در صورت وجود ناخالصی اکستاسی به رنگهای قرمز و قهوهای نیز دیده میشود. این ماده به اشکال قرص خوراکی و جویدنی، کپسول، پودر استنشاقی، برچسبهای پوستی و مواد تدخینی و تزریقی موجود است.
خطرات مصرف این ماده:گرمازدگی، افزایش شدید گرمای بدن که بسیار خطرناک است و فرد برای رفع تشنگی ممکن است آب فراوان بنوشد که این خود سبب رقیق شدن بیش از حد خون و از میان رفتن تعادل سدیم خون و سبب تورم اعضای بدن همچون مغز و در نهایت ممکن به مرگ فرد بینجامد.
احساس افسردگی و خستگی بعد از مصرف، آسیب به کبد، کلیه و مغز ،توهّمگویی، استفراغ و تشنج از عوارض مصرف آن به شمار میآید.
آمفتامین (AMPHETAMINES)
آمفتامینها نوعی از مواد مخدر تحریککننده و محرک هستند. این مواد با تأثیرگذاری بر پیامرسانهای عصبی مغز، سرعت ارتباط بین مغز و بدن را افزایش میدهند. در طولانی مدت باعث بروز اعتیاد در فرد مصرفکننده میشوند. آمفتامینها به اشکال مختلفی مانند قرص، کپسول، پودر و کریستال تولید و به فروش میرسند.
خطرات مصرف این ماده: درکوتاه مدت سبب احساس اضطراب، افسردگی و خستگی میشود، افزایش ضربان قلب و تنفس، اختلال در دید، خشکی دهان، سرگیجه و خشونت، مرگ ناگهانی و سکته قلبی شده و در دراز مدت سبب توهّم، وحشتزدگی، کاهش وزن، آسیب به مغز و حافظه، تشنج و مرگ میشود.
متامفتامین (شیشه)
نام اصلی شیشه که سالهاست آن را به همین اسم میشناسیم، «کریستال دیمتامفتامین هیدروکلراید» است. شیشه به شدت اعتیادآور و محرک است. شیشه جزو مواد محرکی است که آدم را طی مدت دو سال استفاده از پا درمیآورد، فرقی هم نمیکند مادهای که استفاده میشود اصل است یا تقلبی! ماهیت شیشه توهّمزا بودن و وظیفهاش هم نابود کردن زندگی آدم هاست. این ماده بیبو که شبیه به کریستال واقعی است قابلیت مصرف به شکل خوراکی، تزریقی، خوردنی، سیگار، زیر زبانی و حتی شیاف را دارد و بدترین نوع مصرفش هم همان روش سیگاری و تزریقی است که تمام سیستم بدن را با مشکل مواجه میکند.
مهمترین اتفاقی که در بدن رخ میدهد، تحت تأثیر قرار دادن فعالیتهای مرکزی سیستم عصبی است. بارها شنیدهایم که افراد بر اثر مصرف موادی مانند هرویین درجا فوت کردهاند اما مرگ که شیشه برای آدم رقم میزند، خیلی دردناکتر از این چیزهاست. غیر از مشکلات جسمی که این ماده برای آدمها به وجود میآورد، پارانویا، اسکیزوفرنی، دو قطبی شدن و توهّمات عجیب و غریب سوغاتی است که از شیشه به مصرفکنندگان میرسد. شیشه رفته رفته رگهای مغز را نازک میکند و در بعضی موارد باعث سکتهی مغزی و مرگ میشود.
اگر به رفتارهای شخصی اطرافیانتان مشکوک شدهاید و چیزهایی در آنها میبینید که تا قبل از آن مشاهده نکردهاید و شک دارید که فرد اعتیاد دارد یا نه، باید دنبال نشانهها باشید. نشانههای جسمی و روحی که در مصرفکنندگان شیشه به چشم میخورد از این قرار است: خشکی دهان، افزایش سرعت تنفس، حالت تهوع، تعرق بیش از حد، صحبت کردن بیش از حد، بزرگ شدن مردمک چشم، لاغر شدن، از بین رفتن دندانها، بدبینی، پرخاشگری، توهّم، هراس از تحت تعقیب بودن و … اینها تمام چیزهایی است که یک مصرفکنندهی شیشه در زندگیاش تجربه میکند. البته اتفاقات ترسناک دیگری هم وجود دارد که بهتر است از آنها چیزی نگوییم.
اینها تعدادی چند از جمله مخدراتی بودند که امروزه به صورتِ خیلی عادی توزیع و مصرف میگردند.
متاسفانه، امروزه کسانی که از این قبیل مواد استفاده میکنند کم نیستند؛ که اکثریتِ آنها را میشود از شکل ظاهری و صورت شان از دور تشخیص داد. اما روند رو به رشد تغییر الگوی مصرف از مواد افیونی به مواد صنعتی و شیمیایی این کار(تشخیص) را دشوار نموده، طوریکه، امروزه تفکیکِ فرد معتاد به موادِ صنعتی از یک فردِ عادی و عاری بسیار مشکل است. اما فردِ معتاد به موادِ افیونی را میشود از دور تشخیص داد. زیرا موادِ افیونی(طبیعی) دارای آثار و عوارضِ جسمانی زودرس و مشخصی هستند. به طور مثال، فرد معتاد به موادِ افیونی خیلی زود تکیده و لاغر میشود. لب هایش سیاه، رنگ پوست تیره، خمیدگی قامت و چهره اش پژمرده می شود. اما هیچ کدام از این علائم در فردِ معتاد به موادِ صنعتی مشاهده نمیشود. اگر با یک مثالِ ساده فرق معتادِ صنعتی با معتادِ سنتی را بیان کنیم؛ میتوان گفت، فردِ معتاد به موادِ سنتی مثل پنسل(مِداد) و فردِ معتاد به موادِ صنعتی مثل قلمِ خودکار است. یعنی، معتادِ سنتی هرقدر مصرف کند همان قدر از ظاهر پژمرده و پوسیده میشود و این پژمردگی مشهود است چنان پنسل که هر قدر با آن مینویسیم مصرف شدن و کوچک شدنِ آنرا میتوانیم ببینیم. اما معتادِ صنعتی هراندازه که مصرف کند تغییرات چندانی به ظاهرش وارد نمیگردد بلکه از داخل خورده و پوسیده میشود تا اینکه یکباره ایست قلبی نموده میمیرد. دقیقاً مثل خودکار که هرقدر مصرف کنیم در ظاهرِ آن تغییری نمیآید و از داخل خورده میشود تا اینکه تمام میشود و دیگر نمینویسد.
این تازه شروع ماجراست. موادِ سنتی دارای علائم محرومیت یا همان خماری است که از ۴ تا ۱۲ ساعت پس از آخرین مصرف در فردِ معتاد ظاهر میگردد. علایم دیگر از جمله میتوان به کم حوصلهگی، جان دردی شدید، پرخاشگری، هذیان گویی، بی قراری، آب ریزش چشم و بینی، مشکلاتِ گوارشی و در نهایت تشنج هم اشاره کرد. اما علائم محرومیت از موادِ صنعتی حداقل تا ۳۰ روز در فردِ معتاد به موادِ صنعتی ظاهر نمیگردد.
مواد مخدرِ سنتی نیاز به مکانِ و وسایلِ خاصی دارد، در حالی که موادِ صنعتی از جمله شیشه، انواع تابلِت و موادِ استنشاقی را میتوان در هر محلی حتی با یک وسیله قابل حمل و مخفی کردن استفاده کرد. موادِ سنتی دارای بوی مخصوص و قابلِ تشخیصی هستند در حالیکه، موادِ صنعتی غالباً بو ندارد. بدترین مورد در بین این موارد بروز نکردن علائم خماری در فردِ معتاد به موادِ مخدر صنعتی است. به همین دلیل خانواده ها و اطرافیان به ندرت میتوانند اعتیادِ عزیزانشان را تشخیص دهند و در بسیاری موارد نمیتوانند؛ زیرا وقتی بالای یکی از عزیزانِ خود مشکوک شوند فوراً به دلیلِ ناآگاهی از نحوهی خماری موادِ صنعتی او را حبس خانگی کرده منتظر بروز علائمِ پیش گفته شده میباشند و وقتی دیدند این علائم الی یک هفته بروز نکرد شکشان برطرف میگردد.
و دوباره همان فرد است همان مواد.
در شرایطی که دولتی وجود ندارد و حاکمانِ فعلی یعنی طالبان رویکردی مشخصی در زمینه مواد مخدر و اعتیاد اتخاذ نکردهاند. بر ماست که در مقابلِ این اپیدمی خانمانسوز به مبارزه برآییم. هرچند، مبارزه با این پدیدهی شوم تقریباً امریست ناممکن.
بر اساسِ آمار ها ۹۰ درصد از کسانی که مواد را ترک کردهاند دوباره به مصرفِ آن رو آوردهاند که این به نفع مافیای قدرتمندِ مواد مخدر است؛ هر قدر افرادِ بیشتری به مواد مخدر معتاد شوند، مافیای مواد سودِ بیشتری کسب میکنند؛ بناءً تمام تلاشِ خود را به خرج میدهند که جلو پاک شدن معتادین را بگیرند و افرادِ بیشتری را معتاد سازند. برای روشن شدنِ قضیه به آمارِ سطح گرفتاری به مخدرات در افغانستان را بر اساسِ آمارهای “دفتر سازمان ملل متحد در امورِ مخدرات و جرائم سازمان یافته (UNODC)” دقت کنید.
تمام اعتیادآورها
○در سال ۲۰۰۹………………………………….۹۴۰۰۰۰ نفر
○در سال ۲۰۱۳…….……………………….۱.۵میلیون نفر
○در سال ۲۰۱۴…….……………………….۲.۵میلیون نفر
○در سال ۲۰۱۵…….…………………….۳.۵-۳میلیون نفر
این ارقام نشان میدهد که سطح اعتیاد به مخدراتِ مختلف از سالِ ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ به چه میزان بوده است. اگر به سیاقِ همین آمار حساب کنیم، اکنون در حدودِ ۵.۵ میلیون معتاد به مخدراتِ صنعتی و افیونی، در افغانستان داریم. بر اساسِ آمار های همین سازمان، هرکدامِ از این معتادین روزانه حداقل ۱ الی ۳ دالر را از انواعِ مختلفِ مخدرات مصرف میکنند. با یک حساب سر انگشتی، در حدودِ ۹میلیون دالر مصرفِ روزانهی این معتادین است که تماماً به جیبِ مافیای قدرتمندِ مواد مخدر میرود. در آماری از سال ۲۰۰۳ خوانده بودم که قاچاق جهانی مواد مخدر سالانه سیزده میلیارد دالر در سطح تولید، در بازار های جهانی بیشتر از شصت میلیارد دالر و در سطح خُرده فروشی ۳۲۰ میلیارد دالر است. حالا شما ۱۳ میلیارد دالر و ۳۲۰ میلیارد دالر را در پهلوی هم قرار بدهید. از همین آمار سطح مصرفِ سالانه و سودِ حاصل از آنرا در افغانستان که کانونِ کشت و فرآوری و صدورِ آن است، بسنجید. بعد خواهید دانست که با چه دشمنِ خطرناکی مقابل هستیم و چرا آنها نمیخواهند ما یک جامعهی پاک داشته باشیم؛ و چرا “مبارزه با این پدیدهی شوم تقریباً امریست ناممکن.
بر اساسِ قانون مبارزه با مواد مخدر و مسکرات دولتِ قبلی، استعمال و مصرفِ موادِ مخدر جرم پنداشته میشود؛ و قطعاً هر جرمی جزایی در پی دارد که فکر نکنم جزا دادنِ مصرف کنندگانِ مواد مخدر آنها را از مصرف دوبارهی آن بازدارد. طوریکه طالبان میخواهند با توسل به زور و شلاق معتادین را ترک اعتیاد بدهند(که بر اساس گزارشاتِ منتشر شده) اصلاً نتیجه بخش نبوده و نیست. چنانچه پیش گفته شد “۹۰درصد افرادی که ترک کردهاند/داده شدهاند دوباره به استعمالِ مواد رو آوردهاند.” هرچندی که، تنبیه جنایی کشور ها در دهه های اخیر عرصه تقابل بینِ دو دیدگاهِ “سزاگرایانه¹” و “رویکرد های بازپرورانه²” بوده است. وجه مشترکِ این دو دیدگاه مداخلهی دولت پس از ارتکاب جرم میباشد؛ که با برآمدن دیدگاهِ سومی به نامِ “پیشگیری³” تمامی سیاست ها و برنامه های نظام عدالت کیفری دستخوشِ تحول و دگرگونی گردیده است. وجه تمایز این دیدگاه نسبت به دو دیدگاه دیگر، قدم گذاشتن به مراحل قبل از جرم است و این مصداقِ همان “وقایه بهتر از معالجه است” میباشد. حالا نمیدانیم که آیا طالبان با این دیدگاه آشنایی دارند یا نه؟ اگر داشته باشند که خوب، اگر نداشته باشند باید آشنایی پیدا کنند چون، فردی که معتاد به مواد شد، دیگر از دست رفته و درمانی برایش وجود ندارد به جز عدهی معدودی که ترک میکنند و دیگر هرگز سراغ مواد نمیروند؛ اکثریت برمیگردند به همان راهی که بودند و دوباره به مصرف مواد نشه آور روی می آورند. به همین دلیل، برای فردِ معتاد نه دیدگاهِ “سزاگرایانه” بدرد میخورد(که طالبان ید طولی در آن دارند) و نه هم دیدگاهِ “بازپرورانه”.
فقط تا آنجا که میتوانیم تمرکزِ خود را روی پیشگیری معطوف کنیم و به جوانان و نوجوانانمان آگاهی دهی نمائیم و به آنها از خطراتِ دائمی و خانمانسوزِ مواد هشدار بدهیم. و در کنارِ آن با کشتِ کوکنار نیز مبارزهی جدی نمائیم. تا زمان که جلوِ کشت آن گرفته نشود، جلو مصرفِ آن نیز گرفته نمیشود. چنانچه، دیفید منسفیلد پژوهشگر در امور مخدرات افغانستان میگوید که: “هرگونه مبارزه با مشکل اعتیاد در افغانستان، مستلزم جلوگیری از کشت و قاچاق این مواد در داخل افغانستان است.”
هرچند مبارزه با کشت و قاچاق مواد مخدرکارِ سادهی نیست و وقت زیادی را در بر میگیرد زیرا افغانستان، تامین کنندهی ۸۰ تا ۹۰ درصد تریاک و خشخاش جهان است. اما به یقین ناممکن نیست که امیدواریم حاکمانِ فعلی یعنی طالبان به وعدهی خود که همانا ممنوعیتِ کشت خشخاش و تولیدِ تریاک است، عمل کنند و رویکرد و سیاستِ درستی در قبالِ مواد مخدر و معتادین در پیش بگیرند؛ تا باشد یک جامعهی عاری از هر نوع مخدرات و دخانیات داشته باشیم. البته، این مهم نیازمندِ کمک همه جانبهی آحادِ ملت نیز هست. زیرا، پیشگیری و مبارزه با کشتِ خشخاش و تولیدِ مخدرات، امرِ فراقوهای، اخلاقی، انسانی و نیازمندِ مشارکتِ همگانی است.
منابع ماخذ:
1: پیشگیری از جرم مصرف مواد مخدر، معاونت پیشگیری از وقوع جرم، تهران: گیوا، ۱۳۹۶
2: پیشگیری از جرم قاچاق مواد مخدر، همان
3: پیشگیری از جرم تولید مواد مخدر، همان
4: بدخشان در گذرگاه تاریخ مخدرات و دخانیات، دکتر شمس علی شمس، ۱۳۹۵
5: دفتر مقابله با مخدرات و جرائم سازمان یافته سازمان ملل متحد، UNODC.
6: سایت خبری یورو نیوز
7: سایت سازمان معتادان گمنان، N/A
درود بر موسوی گرامی که به موضوعِ خوبی پرداختهاند؛ یقیناً اعتیاد امروزه یکی از بزرگترین مشکلاتِ موجود در افغانستان است که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. خواندنِ این مقاله باعث افزایش دانستههایم در خصوص اعتیاد و تغییر نگرشم نسبت به معتادین شد، منتظرِ نوشته های دیگرِ این جوان با استعداد هستیم.